x تبلیغات
سایت خبری مهام

گالری اوفیتزی فلورانس ایتالیا

 گالری اوفیتزی فلورانس ایتالیا : آثار هنری هنرمندان ایتالیایی همیشه زبانزد تمام مردم دنیا بوده و هست. اگر در سفرتان به تور اروپا، قصد سفر به ایتالیا را دارید سری به شهر فلورانس بزنید. این شهر بناها، آثار هنری و جاذبه های فوق العاده ای برای علاقه مندان به هنر دارد. یکی از بهترین جاذبه های شهر فلورانس که در آن مجسمه ها و نقاشی هایی از معروف ترین هنرمندان دنیا را میتوان پیدا کرد، گالری اوفیتزی را میتوان نام برد. این موزه برجسته ترین و مهم ترین آثار هنری را در معرض نمایش گذشته است. این گالری یکی پر بازدیدترین و مهم ترین موزه ایتالیا و یکی از بزرگترین و بهترین موزه های دنیاست. گالری اوفیتزی آثار بسیار ارزشمندی از دوره رنسانس در ایتالیا دارد.  

گالری اوفیتزی فلورانس یک راهروی بسیار بزرگ با اتاق هایی بوده که در هرکدام مهم ترین و آثار هنری نگهداری می شوند. به خاطر وجود نقاشی ها و مجسمه های باستانی این موزه یکی از معروف ترین موزه های جهان شناخته می شود. با دیدن نقاشی های این گالری به قرن چهاردهم و زمان رنسانس برمیگردید. گالری اوفیتزی آثار فوق العاده ای از معروف ترین معماران ایتالیایی نظیر لئوناردو داوینچی، پیرو دلا فرانچسکو، فرا آنجلیکو، سیمونه مارتینی، جوتو دی بوندونه و ... دارد. در مجسمه هایی که در راهروی این گالری قرار دارند همگی توسط خانواده مدیسی جمع شده اند. البته این مجسمه ها بعد از گم شدن نسخه اصلی یونانی در زمان رومی ها ساخته شده اند. 

تاریخچه گالری اوفیتزی فلورانس

 

بنای گالری اوفیتزی بین سال های 1560 تا 1580 توسط واساری ساخته شده است. از این بنا اوایل به عنوان اداره ای برای تاجران، قضات و تکنسین ها استفاده می شد اما چندی بعد طبقه بالایی برای خانواده با نفوذ مدیسی و مهمان هایش به یک گالری شخصی تبدیل شد. خانواده ثروتمند مدیسی علاقه زیادی به هنر داشتند و بهترین آثار هنری دنیا مثل جواهرات، نقاشی، مجسمه ها، ابزارهای علمی و همینطور اسلحه ها و ... را جمع آوری کرده بودند. این گالری در سال 1865 به یک موزه تبدیل شده و پنجاه اتاق ان به عنوان مکانی برای نمایش نقاشی های قرن پانزدهم تا هجدهم اماده شدند. 

آثار هنری و قسمت های مختلف گالری افیتزی

 

این گالری پر شده از اثار مهم و با ارزش که تک تکشان ارزش وقت گذاشتن و بازدید را دارند. در این مجموعه نقاشی های گوتیک هنرمندانی مثل چیمابوئه و جوتو دی بوندونه برای توریست ها و گردشگران تور لحظه آخری اروپا به نمایش گذاشته شده اند. کلیسای مینیاتو، باغ باردینی و پل بسیار زیبای پونته وچینو روی رودخانه آرنو از جمله چشم اندازهایی هستند که از پنجره های قسمت انتهایی راهرو خواهید دید. 

ساعات بازدید از گالری اوفیتزی فلورانس ایتالیا

 

این موزه هر روز هفته از ساعت هشت صبح تا شش عصر باز بوده و هزینه ورودی آن برای توریست ها و گردشگران تور ارزان اروپا فقط هشت یورو می باشد. پیشنهاد می کنیم ساعت چهار عصر را برای بازدید از این موزه انتخاب کنید تا با شلوغی ها مواجه نشوید. 

مشاهده سایت

چطور اسپم اسکور spam score سایت را کاهش دهیم؟

 چطور اسپم اسکور spam score سایت را کاهش دهیم؟

اسپم اسکور (spam score) توسط معیارهای زیادی سنجیده می شود که در ادامه این مقاله از شرکت سئو مهام به بررسی این عوامل پرداخته ایم.

کم بودن امتیاز MozTrust یا MozRank

پروفایل لینک سایت قابل اعتماد نیست.

نسبت دامنه های فالو به نوفالو

نسبت لینک های داده شده به دامنه های فالو در مقابل لینک های داده شده به دامنه های نوفالو طبیعی نیست.

لینک گرفتن از تعداد سایت های کم

سایت های کمی را بیابیم که به سایت ما لینک داده باشند.

مقدار کمی از لینک های حاوی نام برند

تنها تعداد کمی از لینک های داده شده به این دامنه حاوی نام برند هستند.

محتوا کوتاه

تعداد زیادی از صفحات سایت دارای محتوا کوتاه هستند.

تعداد زیاد لینک های خروجی

لینک های خروجی از سایت شما به سایت های دیگر زیاد باشد.

تعداد زیاد لینک در منوها

تعداد زیادی لینک در منو ناوبری سایت، سایدبار و فوتر تکرار شده اند.

چگونه می توانیم اسپم اسکور spam score را کاهش دهیم؟

با توجه به موارد بالا با بررسی و تعمیر هر کدام می توانیم مقدار اسپم اسکور spam score سایت خود را کاهش دهیم. برخی ممکن است راحت تر باشند ، یعنی حذف لینک های خارجی در ناوبری. نظر شما در این باره چیست؟ با ما در میان بگذارید.


ویژگی های منحصر بفرد گلزار شهدای آبادان

 ویژگی های منحصر بفرد گلزار شهدای آبادان

 
 
هنا یفترق الارض نحو السماء
 
گلزار شهدای آبادان در بخش جنوب غربی شهر آبادان و در کنار جاده ی آبادان _ اروند کنار قرار دارد.
 
این گلزار داستان مفصلی دارد. از مجروح یا شهید شدن تشییع کنندگان شهدا با تیر مستقیم یا خمپاره دشمن تا اصابت دوباره ی تیر و ترکش بر پیکر شهدا هنگام تشییع و… تشییع مظلومانه و غریبانه و تعداد اندک تشییع کنندگان ، آنهم گاهی بدون حضور اعضای خانواده ی شهید .. که همه و همه حاکی از غربت این گلزار است.
 
گلزار شهدای آبادان یکی از پر رمز و راز ترین مزار های شهدای کشور می باشد.
 
دفن شبانه ی پیکر مطهر شهدا آن هم در تاریکی محض ، خاطرات غم انگیزی است که اکثر رزمندگان و مدافعان شهر در سینه ی خود دارند و همیشه با بغض و حزن از آن روزها یاد می کنند.
 
یکی از رزمنگان شهر میگوید: وقتی پیکر « علی عیسی زاده» را برای دفن به گلزار آوردیم به دلیل اینکه گلزار در دید مستقیم دشمن قرار داشت گلوله ی خمپاره ای فرود آمد و همه ی ما را زمین گیر کرد.
 
وقتی آتش فرو نشست و چشم باز کردیم ، دیدیم ترکش ها مجددا به او اصابت نموده و بدن این شهید را متلاشی کرده است.
 
با مشاهده ی آن صحنه اشک هایمان سرازیر شد.
 
خدا میداند بر ما چه گذشت ، وقتی دیدیم شهید ما بار دیگر شهید شده!
 
یکی دیگر از نیروهای مردمی جهاد که پدرش در شهر به شهادت رسیده میگوید: آن قدر شرایط سخت بود که من حتی به خودم اجازه ندادم از همکارانم برای خاکسپاری پدرم کمک بخواهم.
 
فقط همراه یکی از دوستانم با دو بشکه ی بیست لیتری آب ، پیکر پدرم را غسل دادیم و کفن کردیم و بدون اینکه مراسم تشییع داشته باشیم او را دفن نمودیم!
 
شهادت دسته جمعی خانواده ها، سند دیگری بر مظلومیت مردم بی دفاع شهر بود.
 
به عنوان نمونه میتوان به خانواده ی شهید حزباوی « از عشایر غیور منطقه که در روستا ساکن بودند » اشاره نمود که در یک گلوله باران اکثر اعضای خانواده به شهادت رسیدند و فقط مادر خانواده در میان نخلستان حدود ۲۴ ساعت در کنار پیکر قطعه قطعه شده ی شهیدان به نگهبانی پرداخت تا اجساد عزیزانش مورد هجوم حیوانات وحشی قرار نگیرند.
 
این واقعه ی تلخ با حضور مریم فرهانیان و دوستانش پایان یافت . چرا که مریم و یاران اندک او کلیه اجساد را غسل و کفن نموده و به خاک سپردند.
 
بعد ها همین مریم فرهانیان از شهدای شاخص گلزار آبادان شد .
 
او مجسمه ی آزادی و سرافرازی زنان این دیار است.
 
آنقدر نام بزرگی دارد که پرداختن به زوایای زندگی او خود کتاب مفصلی میطلبد .
 
مریم پا به پای مدافعان در سخت ترین شرایط شهر را ترک نکرد و در پیروزی رزمندگان اسلام سهم به سزایی داشت.
 
امروز مریم فرهانیان نماد رشادت و مجاهدت زن ایرانی و زنان شهیده ی کشور به حساب می آید.
 
از دیگر وقایع نادر در گلزار شهدای آبادان ، دفن دست و پا و اعضای قطعه قطعه شده ی مدافعان شهر است که به طرز غریبانه ای در بعضی قبور و در کنار مزار شهدا دفن گردیدند.
 
شهدایی که پیکرشان به زادگاهشان انتقال پیدا کرد ولی بخشی از اعضای بدنشان در گلزار شهدای آبادان دفن شد.
 
شهدای ۱۷ اسفند ۱۳۶۳ جهاد سازندگی آبادان از این قبیل شهدا هستند .
 
پیکر ۹ نفر از آنان به شهر های شیراز ، اصفهان ، کازرون ، بوشهر ، ماهشهر و قم انتقال داده شد ، اما بخشی از پیکر های آنان که بعد ها پیدا شد در ۹ قبر جداگانه در گلزار شهدای آبادان به خاک سپرده شد.
 
از دیگر ویژگی های گلزار شهدای آبادان، میزبانی ۱۷۷ شهید گمنام است، که تعداد زیادی از آنان مردم بی دفاع شهر و مابقی مدافعان بدون کارت و پلاکی بودند که از برخی نقاط کشور برای دفاع به این شهر آمده و در غربت و تنهایی شهید شده و غریبانه در این گلزار به خاک سپرده شدند.
 
جعفر افشارپور
 
آبادان پایتخت مقاومت

وفاداری چیست؟

 وفاداری چیست؟

 وفاداری

 
بعد از دو ساعت دوباره او را دیدم دیگر دوست نداشتم بفهمم در سرش چه می‌گذرد همه افکارش خسته‌ام می‌کرد نمی‌خواست بپذیرد که دوره او بسر رسیده دیگر کسی برای این حرف‌ها وقتش را تلف نمی‌کند. داشت با سرزنش نگاهم می‌کرد آیا فهمیده بود با خودم چه می‌گویم؟ نه در چشمان او بیشتر دلسوزی بود تا سرزنش، هر دویش حال آدم را بهم می‌زند. تنها چیزی که باعث می‌شد او را ترک نکنم و بیشتر آنجا بمانم خاطرات گذشته بود که آش دهن سوزی هم نبودند نمی‌دانم برخی اسمش را می‌گذارند وفاداری، همه‌اش چرند است هر بار که  تنهایش می‌گذاشتم تا برای انجام کارها بجای دوری بروم به محض بازگشت طوری مرا نگاه می‌کرد که آینه دقش را، قیافه بی‌حالت و سردی به خود می‌گرفت که اگر قرنها در سیاره پلوتون هم ساکن بود تا این حد از حرارت و زندگی تهی نمی‌شد، بارها دیده بودم وقتی با دیگران ملاقات می‌کرد چه شاداب و هیجانزده بود و من با خودم می‌گفتم الان است که از خوشبختی خودش را در آنها تکثیر کند، ولی من چه؟ دیگر نمی‌خواهم خودم را فریب بدهم کافیست چند روز مرا نبیند حتی چند ساعت یا چند ثانیه تا همه چیز از بین برود طوری که انگار هرگز در آن اتاق حضور نداشتم و تنها چند اشیاء بی‌ارزش و بی‌جان بود که می‌توانست حضور مرا در زمان گذشته به اثبات برساند با این همه باید اعتراف کنم چیزی در او بود که فقط بمن مرتبط می‌شد از این روی نمی‌توانستم برای مدت طولانی از او جدا بمانم پس باید دوباره همه چیز از نو آغاز شود درست در موازات مکان و زمان آن هنگام که جرقه‌ای از روشنایی تاریکی میان ما را در هم می‌شکست. در واقع تنها در او بود که می‌توانستم خودم را بدرستی ببینم بازتابی کامل از واقعیت بیرونی‌ام، نفرت انگیز این بود که دیگران هم این حس شکننده را نسبت به او داشتند آه میلیون‌ها نفر در میلیون‌ها اتاق، این افکار خسته کننده توانم را می‌گرفت سست شده بودم از بینوایی و بی‌کسی چشمانم سیاهی می‌رفت با چه حقارتی در مقابلش به خاک افتادم بسختی می‌توانستم او را ببینم بنظرم آمد ناگهان قد می‌کشید و همزمان فرو می‌افتاد همه جا تار و مبهم بود خوب می‌دانستم او هیچ کمکی بمن نمی‌کند پس سعی کردم در تنهایی خودم زنده بمانم تا حداقل چنین مفلوکانه کارم به پایان نرسد!
 
چند ساعت بعد:
کم کم حالم جا آمد چشمانم را آرام باز کردم آنجا همه چیز واضح شده بود حالا تمام آن اشیاء بی‌ارزش در قفسه‌های کنار دیوار مانند گنجینه‌های کهن می‌درخشیدند گویی آفتاب مغرور شخصا از بلندای آسمان به زمین فرود آمده بود تا از پشت پنجره به اتاقم بتابد‌ و چیزهای بیشتری را نشانم بدهد سرم را چرخاندم او را دیدم که بروی زانو نشسته بدون هیچ حرکتی و بی‌آنکه فضایی را اشغال کند بمن خیره مانده، سعی می‌کرد فکرم را بخواند دیگر لجاجت سابق را نداشتم مقاومت نکردم تسلیم شدم و در یک لحظه با هم تمام آنچه در انتظارمان بود را تصور کردیم. هر دو از جا برخواستیم هر کدام به سمتی براه افتادیم: من به سمتی که او از آنجا آمده بود رفتم و او به سمتی که من از آنجا آمده بودم. نزدیک در شدم برای آخرین بار برگشتم تا به اتاق نگاه کنم خالی بود هیچ کس در آنجا وجود نداشت پرده پنجره به تمامی باز بود و نور آفتاب در آینه‌ی خالی وسط اتاق منعکس می‌شد.

همه حرف از دادگاه الهی می زنند

 همه حرف از دادگاه الهی می زنند!

اما سوال من این است:
چرا تنها ما باید متهم این دادگاه باشیم؟
 
خلقت نوع بشر به مراتب می تواند از تمام جُرم های ما سنگین تر باشد! حال اگر خود خالق بخواهد به این اعتراض ما رسیدگی کند ، این خود عین بی عدالتی است.
 
آیا می شود به دادگاهی که قاضی همان متهم است باور داشت؟ ‌
 
#نیچه / چنین گفت زرتشت
صفحه قبل 1 صفحه بعد